دوم کاب (لئوناردو دیکاپریو) یک «دزد ذهن» است که در رویاهای افراد نفوذ کرده و رازهای آنها را سرقت میکند. او پیشنهادی خطرناک از یک میلیاردر دریافت میکند: به جای سرقت ایده، یک ایده را در ذهن فردی جاسازی کند — کاری که «شروعآفرینی» (Inception) نام دارد. برای انجام این مأموریت غیرممکن، کاب تیمی از متخصصان را گرد هم میآورد و به لایههای عمیقتر رویاها سفر میکند — جایی که زمان کندتر جریان دارد و مرز بین واقعیت و خیال ناپدید میشود. اما یک تهدید درونی، مال (همسر مردهی کاب)، همیشه در هر لایه حضور دارد...
نولان با استفاده از لایهبندی رویاها، زمان را نهتنها یک بعد فیزیکی، بلکه یک شخصیت نمادین خلق میکند. هر لایه با سرعت متفاوتی جریان دارد: هر ۵ دقیقه در سطح اول، یک ساعت در لایه دوم است؛ هر ساعت در لایه سوم، یک هفته؛ و در لایه چهارم، هر ساعت ده سال. این تکنیک نهتنها برای ایجاد تنش سینمایی، بلکه برای نشان دادن این است که چگونه خاطرات ما زمان را منبسط یا فشرده میکنند.
کاب در واقع نمادی از هر فردی است که از گذشته رها نشده است. او پس از مرگ همسرش «مال»، خاطرهای از او را در ذهن خود زنده نگه داشته است — خاطرهای که بهمرور به تصویری فعال و مزاحم تبدیل شده است. مال در لایههای رویا، نه یک خاطره، بلکه یک سوژهی مستقل است که حتی بر علیه کاب عمل میکند. این تعارض درونی، کاب را به فردی محدود و ناپایدار تبدیل کرده است.
نولان در «Inception» از نمادهای بصری برای بازگویی درونمایههای فیلم استفاده میکند. «توپ کاب» شاید مشهورترین آنهاست: جسمی که چرخشش نشاندهندهی پایداری ذهنی است. شهرهای خمشونده، راهپلههای پنروز (Penrose stairs)، و فضاهای بدون مرز، همگی نمادی از بیمرزی ذهن و ناتوانی در یافتن ثبات در یک دنیای در حال فروپاشی هستند.
اسکور هانس زیمر با استفاده از ساز «بورون» و تم تکرارشوندهی «Non, Je Ne Regrette Rien»، حس فوریت و کشش روانی داستان را تقویت میکند. بهویژه در صحنههای لایههای چندگانه، موسیقی بهصورت همزمان در سرعتهای متفاوت اجرا میشود — نمادی از همزمانی زمان در ذهن کاب.
آخرین سکانس — چرخش توپ کاب — عمدتاً مبهم است. آیا توپ میچرخد یا نه؟ آیا کاب واقعاً به خانه بازگشته یا هنوز در رویاست؟ نولان این سؤال را پاسخ نمیدهد؛ چون پاسخ، همان سؤال است. در نهایت، مهم نیست که کاب در واقعیت است یا خیر — بلکه مهم این است که او دیگر نگران واقعیت نیست. او انتخاب کرده که به خانوادهاش نگاه کند، نه به توپ.